همشهری آنلاین، یکی از روان شناسان فرانسوی که جزء پزشکان خانوادگی پهلوی بود در مورد علت گرایش شدید شاه به انحرافات جنسی می نویسد: «رضا شاه با روحیه قلدری و دیکتاتوری که داشت محمدرضا را در کودکی از خانواده دور کرد و توسط مربیان خشن فرانسوی و آلمانی در سوئیس بزرگ شد و مجموعه این وقایع در رفتار و آینده او اثر مخربی بر جای گذاشت او بعدها کوشید کمبود محبت نهادینه شده در جسم و جان خود را ضمن معاشرت های افراطی با زنان گوناگون جبران نماید.»
مفتون دختران موطلایی
«اوریانا فالاچی»، خبرنگار معروف ایتالیایی در کتاب «مصاحبه با تاریخ»: «اگر شاهی وجود داشته باشد که از او همیشه در رابطه با زنان صحبت شده، شخص محمدرضا پهلوی بوده است.»در کتاب سقوط به نقل از اسدالله علم آمده: یک روز با شاه درباره دوستان مؤنث، گپ میزدند. شاه از پیرشدن معشوقهها صحبت میکرد و افزود: «با وجود همه اینها اگر این سرگرمیها را هم نداشتیم به کلی داغان میشدیم.»ملکه مادر (مادر محمدرضا شاه): «محمدرضا در برابر دختران موطلایی تسلیم محض بود. یکبار که در جوانی با هواپیمای آلمانی مسافرت میکرد عاشق مهمانداران موطلایی هواپیمایی لوفتهانزا شده بود... همین مسئله مدتها موجب بدبختی محمدرضا شده بود و پولهای زیادی را صرف مهمانداران لوفتهانزا میکرد و یک قسمت از دربار مسئول دعوت و پذیرایی از مهمانداران بود.»
افشاگری مطبوعات غربی
شاه وقتی برای اولینبار به انگلیس رفت، در سال 1327، با چند ستاره مشهور سینما ارتباط داشت که معروفترین آنها، «ریتا هیورث» بود. این ارتباط، البته مورد توجه رسانههای اروپایی قرار گرفت و انتشار آن مایه آبروریزی شد. بعضی وقتها، زنان اروپایی مورد توجه شاه که به تهران مسافرت و با او ملاقات کرده بودند، باعث آبروریزی در جراید خارجی میشدند. مثلا در سال 1328، زمانی که شاه از فوزیه طلاق گرفته بود، «فرانچسکا اسکافا»، یک آرتیست دورگه که از طرف مادر شیلیایی بود، مورد توجه محمدرضا پهلوی قرار گرفت و او را به ایران دعوت کردند. اسکافا در هتل آبعلی ساکن شد و با شاه ملاقاتهای متعددی داشت. او پس از بازگشت به اروپا، با جراید مصاحبه کرد و مدعی شد که قرار بود ملکه ایران شود و با محمدرضا پهلوی ازدواج کند! انتشار این خبر، در سطح وسیع، باعث یک آبروریزی بینالمللی شد و شاه را به فاصله یکسال بعد از ماجرای «ریتا هیورث»، به سوژه مجلات زرد اروپایی و آمریکایی تبدیل کرد. فریدون هویدا در کتاب «سقوط شاه» درباره یکی از سفرهای شاه به پاریس مینویسد: «شاه یکی، دو روز عصرها که وقت آزاد داشت به چند کاباره شبانه سر زد و مدتی را در مصاحبت دختران معرفی شده از سوی دوستان خود گذراند که به آنها هدایایی گرانقیمت نیز داد. چند ماه بعد در یک مجلس مهمانی به یکی از همان دخترهایی که مدتی را با شاه سرکرده بود برخوردم و او با افتخار فراوان انگشتر الماسی را که از شاه هدیه گرفته بود به من نشان داد.»
مشتری پروپا قرص خانه فساد پاریس
ویلیام استادیم، نویسنده زندگینامه منتشر نشده از مادام کلود (مدیر معروفترین خانه فساد پاریس): مشتریان مادام کلود در بین سالهای 1960تا 1970میلادی شخصیتهای سرشناسی چون معمر قذافی (دیکتاتور سابق لیبی)، موشه دایان (وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی)، مارلون براندو (سوپراستار هالیوودی) و نیمی از کابینه دولت فرانسه بودند! البته مارک شاگال (نقاش معروف)، جیانی آگنلی (رئیس شرکت خودروسازی فیات)، جان اف کندی (رئیسجمهور سابق آمریکا) و شاه ایران رفتوآمدهای محرمانه بهمراتب بیشتری داشتند. روزنامه «دیلی میل»: مادام کلود به تجارت دختران جوان افتخار میکرد و همواره تأکید داشت که از واژههایی چون «روسپی» و «مشتری» برای دخترانش استفاده نشود. وی همچنین از محمدرضاشاه پهلوی بهعنوان دوست نزدیک و عضوی از خانوادهشان یاد میکرد. اسدالله علم در خاطرات خود در جلد ششم کتاب «گفتوگوی من با شاه»: از وظایفم در مقام وزیر دربار ایران (بهمدت 11سال) فراهمکردن مقدمات گردش روزانه شاه و بهعبارتی بهتر شکارکردن دختران ایرانی و فرنگی برای بهرهجویی جنسی شاه از آنان بوده است.
خواهران قاچاقچی
«فرح که بیشتر از من به مسائل محرمانه واقف بود میگفت این دو خواهر [شمس و اشرف] در برابر دریافت پولهای کلان اجازه میدهند صادرکنندگان حتی اشیای عتیقه و غیرقابل ارزشگذاری و میراث فرهنگی و ملی کشور را در بستهبندیهای منقوش به مهر دربار شاهنشاهی بدون هیچگونه وارسی به خارج بفرستند.»
«فریده دیبا»، کتاب «دخترم فرح»
نظر شما